- ۰۳ آذر ۹۱ ، ۰۹:۵۸
- ۰ نظر
-------------------
ذوق می کنم
کتاب را دارد.
امانتش می گیرم.
کاش یکی برای خودم می خریدم.
------------------
قرمه سبزی مسجد دانشگاه را برایم می آورد.
باقی مانده اش را داخل کیف می گذارم.
روغن ها کار خودشان را کرده اند .
کار از کار گذشته است و کتاب امانتی...
------------------
رفته ام راسته کتاب فروش ها.
باید کتاب را برایش بخرم.
-----------------
حالا کتاب قرمه سبزی شده مال من است.قرمه سبزی نذری ات هم...