ف قاف

تشنه وصل وی ام آتش دل کارم ساخت

ف قاف

تشنه وصل وی ام آتش دل کارم ساخت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چراغ راهش» ثبت شده است

هر روز 

از راهی که به نامش زده اند می گذری

به نقاشی اش روی دیوار نگاه می کنی

چشمانش از پشت عینک سیاهش به آسمان خیره است 

و تو از مقابلش می گذری

فکر می کنی

به خودت و خودش

به راهت و راهش...




هم سایه ی نامت هستم.

خیلی های دیگر هم هستند.

ما که حقمان را ادا نکردیم اما شما...


فى حُقوقِ الجارِ ـ : إِنِ استَغاثَکَ أَغَثتَهُ




یک جلسه که دور حاجاقا جمع شده بودیم.

مصطفی پرسید:

((حاجاقا!یه ذکر بده شهید شیم.))

حاجاقا خوشوقت گفت:

(( شما اول کارتون رو تموم کنید,بیاید بهتون میگم چی کار کنید شهید بشید.))

------------------------------------

نمی دانم 

شاید همان جمله ای که حاجاقا گفت

ذکر شهادت بود.

حتما مصطفی کارش را تمام کرده بود...

------------------------------------

پ.ن.اول: برگرفته از "یادگاران,کتاب شهید احمدی روشن."

پ.ن.دوم: مصطفای شهید