[عنوان ندارد]
پنجشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ۱۰:۱۴ ب.ظ
حال خوشی داشتم
یکسره یکشب نفسی داشتم
اشکی از دیده دل می رسید
آهی از سوز جگر می رسید
روزگاری آرزویی داشتم
بال و پر , شوق وصالی داشتم
روزگاری چشمه جوشانی از دل می رسید
یکسره یکدم نفس ها داشتم
روزگاری با یاد او سحر ها داشتم
دل پر از سودای پرواز این چنین ها داشتم
روزگاری حرف هایم ساده بود
روزگاری چشم بینا داشتم
روزگاری نماز بی ریایی داشتم
از برای قرآن عمل ها داشتم
پی نوشت اول : روزی دلم گرفت , این ها نوشته شدند.
پی نوشت دوم : ضعیف است , به بزرگواری خودتان ببخشایید.